سلام
چی بگم...
ای کاش که "ای کاش" نبودی به غزلهام
ای کاش که مرغی ننشستی به بر دام
ای کاش که مهتاب به مرداب نیاید
ای کاش قلم محو کند قافیه ی شام
ای کاش فراموش شود خاطره ی ماه
ای کاش صبا می ننگارد ز تو پیغام
ای کاش فلک گرد تو چرخی نگمارد
ای کاش نگردد ز پی چشم تو ایام
ای کاش که نوشی ز تو بر کام نیاید
ای کاش که گوشی ننیوشد ز تو دشنام
ای کاش که نقاشی ما ماه نبودی
ای کاش نبودی رخ تو مبدأ الهام
ای کاش که دل، خانه ی احساس نمی شد
ای کاش نمی شد ز جفا، زاهد بدنام
ای کاش که گیسوی تو آرام بماند
ای کاش شود ساحل طوفانزده آرام
ای کاش که سیمرغ به ما چاره بسازد
ای کاش به ما لطف کند چون پسر سام
ای کاش که در سجده صدایی ننمایی
ای کاش نبندیم به چشمان تو احرام
ای کاش نگردیم به گرد رخ ماهت
ای کاش نگردیم کفن پوش سیه فام
ای کاش که نامت به غزلها نسپاری
ای کاش که "ای کاش" نبودی به غزلهام...
میم و حا...
نظرات شما عزیزان:

ای ول